حق با تو بود

دست نوشته هایی با موضوعات اجتماعی و مشکلات مردمی(تمام اتفاقات حقیقی است)

حق با تو بود

دست نوشته هایی با موضوعات اجتماعی و مشکلات مردمی(تمام اتفاقات حقیقی است)

آخرین مطالب
جمعه, ۱۴ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۲۷ ب.ظ

تاریخ کجاست؟

یک دورهمی دوستانه چند نفری. بحث رفته بود به سمت نقش مادر در سلامت و تربیت نسل و نجات جامعه. نازنین پنج ساله از اول بحث دو دستش را گذاشته بود زیر چانه اش و فقط فیلمبرداری می کرد. گاهی از طرز نگاهش خنده ام می گرفت. نمی دانم گوش می داد یا منتظر یک فرصت مناسب بود که شلیک کند.

هنوز حرفی نزده بودم. به نظرم همه حرف ها از واضحات بود. کتاب ها هم ننوشته باشند،  9 ماه کودک داخل بدن مادر رشد می کند. در همه ثانیه ها همراه مادر است. روح در بدنش دمیده شده است. صداها را می فهمد. جنین کشی را برخی مراجع در هر شرایطی حرام می دانند. نسبت به روز و ماهش دیه دارد.  این همه احترام برای چیست؟ برای اینکه جنین یک سنگ است یا یک موجود زنده آن هم از نوع انسان؟ موجود زنده می شود از محیط رشدش اثر نگیرد؟  بعد هم حساب کنی تقریبا دو سال شبانه روز جای بچه آغوش مادرش است. چطور رفتارها موثر نباشد. هر چند لقمه و رفتار پدر تاثیر کمتری ندارد.  ژن خوب هم که جای خود دارد. به قول مادرم آدم دو روز با یک جوجه زندگی می کند، به هم عادت می کنند و جوجه حساب کار دستش می آید که غذایش کجاست و آبش کدام طرف قفس است. آن وقت بچه کور است و رفتارها را نمی بیند و نمی فهمد؟

خواستند من هم حرفی بزنم. دهانم را باز کردم گفتم: «نمونه های زیادی در تاریخ...» هنوز جمله کامل نشده، نازنین فریاد زد: «تاریخ. افرین تاریخ. همین بود. خاله تاریخ کجاست؟». حرفم را قطع کردم و هاج و واج نگاهش کردم و پرسیدم: «تاریخ کجاست؟!! با تاریخ چکار داری عزیزم؟ چرا می خواهی بدانی تاریخ کجاست؟». نگاهم کرد و گفت: «چند روز قبل بابام گفته بود اذیت نکنم برایم یک لباس قشنگ می خرد. بعد اذیت کردم. یعنی اذیت نکردما. اجیم دعوا کرد منم دعواش کردم. بابام گفت: لباسی برات بخرم که به تاریخ بنویسند. یعنی چی؟ به کجا می نویسند؟پس کی می رویم تاریخ؟».

مادر نازنین بنفش شده بود. لبخندی زدم و گفتم: «منظور بابات اینه که اگه اذیت نکنی حتما حتما می خره .ولی اگه خدای نکرده شیطونی کردی لباس بی لباس.  تو هم که دختر گلی هستی. مطمئنم همین روزها بابات ببینه دیگه با اجیت دعوا نکردی یک لباس قشنگ برات می خره. حالا اگه نخرید هم اشکالی نداره حتما یادش رفته. حالا اگه خرید دوست داری چه رنگی باشه؟ »؛ «نگاهم کرد و گفت بابام هیچ وقت دروغ نمیگه. دفعه قبلم سوره ناس را حفظ کردم برام چادر خرید. حتما می خره. هر رنگی بابام بخره قشنگه».

درود بر مردان مردی که خوش عهدی و صداقت شیوه آنهاست.

خدایا حق با تو بود. مردی که عاشق توست توی ذهن نازنینش همیشه یک بابای خوش عهد و صادق، ثبت است!



ارغوان/ 14 دی 1397

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۱۴
ارغوان ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی