حق با تو بود

دست نوشته هایی با موضوعات اجتماعی و مشکلات مردمی(تمام اتفاقات حقیقی است)

حق با تو بود

دست نوشته هایی با موضوعات اجتماعی و مشکلات مردمی(تمام اتفاقات حقیقی است)

آخرین مطالب
يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۰۲ ق.ظ

رشته های مبارک!

به برکت فضای مجازی و مُد شدن کانال و گروه و گوشی هوشمند، کانال خبری شهر چند سالی است که متولد شده است و ما هم از بی خبری در آمده ایم. از آنجایی که مدیر کانال قدیمی ترین خبرنگار شهر است، خبرها هم تنوع عجیبی دارد. از نشتی لوله آب فلان محله گرفته تا چپ شدن فلان ماشین در فلان خیابان و خبر ازدواج و متولدین و فوت شدگان و حضور پزشکان شهر و... .  هیچ خبری از قلم این خبرنگار در امان نیست.

خبرهای این روزها رنگ و بوی کنکوری دارد. لحظه به لحظه قبولی ها ثبت می شود. فلانی دختر فلانی رشته بهداشت دانشگاه فلان. پسر فلان مسئول پزشکی فلان دانشگاه...

با اینکه چند سالی است کنکوری نداریم، پیگیری خبر قبولی ها را خیلی دوست دارم. از تلاش و موفقیت دیگران خوشحال می شوم. نگاهی به لیست رشته ها انداختم و رو کردم به مادر: «خوش بحالشان. چقدر قبولی تربیت معلم داریم. یادت هست مامان موقع کنکور ما چند سالی تربیت معلم از رشته ها حذف شد؟ ما ماندیم و حسرتش. بعد هم شرایط سنی داشت و به افق مسئولین کشوری خیلی زود برای معلم شدن پیر شدیم و شد از آرزوهای به گور رفتنی»

همین طور که لیست رشته های قبولی را در گوشی نگاه می کردم  ادامه دادم: «امسال همه قبولی ها یا پزشکی و پیراپزشکی است یا تربیت معلم. یکی دو مورد قبولی مهندسی بیشتر نیست. کنکوری ها عاقل شده اند. ما آن روزها این فهم ها را نداشتیم. فکر می کردیم علاقه مهم است و خود ادامه تحصیل. نمی دانستیم چیزی به اسم کتاب تست و کلاس کنکور وجود خارجی دارد. ازمون و برنامه ریزی نمی فهمیدیم. شوخی گرفتیم و همه زندگیمان شوخی شد. اعتماد کردیم به اینکه «قبولی کنکور خوشبختی نمی آورد»  و سرمان در همه چیز بی کلاه ماند».

مادر همانطور که سیب زمینی ها را پوست میگرفت نگاهش را لحظه ای به من دوخت و گفت: «ناشکری نکن دختر. زمانه عوض شده. لازم نیست مقایسه کنی.  صبر داشته باش هنوز که آخر راه نرسیده. یادت رفته روزی رسان خداست و روزی فقط نان و آب نیست؟». تاملی کردم و با خنده کنایه آمیزی گفتم: «نرسیده؟ پس آخرش کجاست؟ مادر هنوز امیدوارید؟ مثل اینکه یادتان رفته متولد چه سالی هستم. تمام شد. اینجا آخر جاده است. همیشه روزی رسان خدا بوده و هست. واقعیت را باید پذیرفت نه از آن فرار کرد». مادر گفت: «واقعیت همین است روزی رسان خداست خدا و روزی فقط آب و نان نیست».

هنوز جوابی به مادر نداده بودم که مهدی با چندتا نان داغ از راه رسید و پرسید: «خب چه خبر بود؟ قبولی ها خوب بود؟». «گفتم خوب خیلی خوب. همه تربیت معلم و پیراپزشکی». مهدی برای تایید سری تکان داد و گفت: «پس بازار خبر آقای خبرنگار گرم است. پس فردا هم ازدواج پشت ازدواج و بی خبر نمی ماند». به اینجای قضیه فکر نکرده بودم. مردم شهر اجازه نمی دهند مهر قبولی تربیت معلم و رشته های پزشکی و پیراپزشکی دخترهای شهرخشک شود. تورشان می کنند برای پسرهایشان. این روزها چرخ زندگی با یک حقوق نمی چرخد و این رشته ها کارشان تضمین شده است. عذاب وجدانم وسوسه می کرد:  «یک زندگی بی دغدغه و معمولی و به وقت. با یک همسر قابل و هم کفو فقط برای اینکه در کنکور اشتباه نکرده اند! حالا تو هم بدو دنبال اشتباهت که ثابت کنی خوشبختی ربطی به رشته ندارد».

نگاهم افتاد به قبولیدبیری الهیات یکی از بچه های خیلی امروزی شهر. این رشته با او و علایقش چه تناسبی داشت؟ عجب دانشجویان  نا مبارکی! مردهایی که طالب زن هایی هستند که خرجشان را هم با خودشان به خانه همسر ببرند و اسباب هزینه و زحمت نباشند. مردانی که کمبود اقتدار که نه کمبود مردانگی دارند. آن قدر ضعیف که نگاهشان به کارت پول زنی است. دخترانی که تلاش می کنند برای تطبیق خودشان با نگاه جامعه و فهمی از اینکه «وصل کننده دل ها خداست»(1) ندارند. جا مانده هایی که نفس می کشند و از رحمت و قدرت خدا نا امیدند(2). و خدایی که آفرینش  هستی و بالاتر از آن برایش، سختی به اندازه «کن فیکون»(3) دارد و در نگاه بندگانش، جز با وسیله ای که بندگانش می شناسند قدرت تامین نیازهای مخلوقش را ندارد. حاشا به این نگاه و بدا به حال این جامعه. آفرین به این دختر امروزی. خوب رشته ای انتخاب کرده همه باید برویم دانشگاه خدا شناسی چند واحدی پاس کنیم تا بفهمیم، چه خدایی داریم و بتوانیم مثل مادر بگوییم: «روزی رسان خداست. خدا»(4)

 

خدایا حق با تو بود مرد و زنی که عاشق تو نیستند جامعه ای می سازند که بین آنها تو از همه غریبتری!

 

ارغوان/25 شهریور 1398

 


ببخشید از بی نظمی و طول مطلب/ ابزار ادامه و یا صفحه بعد مطلب ندارد.

 

(1)  وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ «63» سوره مبارکه انفال

و (خداوند) میان دلهاى آنان (مؤمنان) الفت داد، اگر تو همه‌ى آنچه را در زمین است خرج مى‌کردى، نمى‌توانستى میان قلوبشان محبّت و الفت پدید آورى، ولى خداوند میان آنان پیوند داد، چرا که او شکست‌ناپذیر و حکیم است.

 

(2) قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ «53» سوره مبارکه زمر

بگو: «اى بندگان من که بر نفس خویش اسراف (و ستم) کرده‌اید! از رحمت خداوند مأیوس نشوید، همانا خداوند همه‌ى گناهان را مى‌بخشد، زیرا که او بسیار آمرزنده و مهربان است.

 

(3) ... إِذا قَضى‌ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ «35» سوره مبارکه مریم

هرگاه انجام کارى را اراده کند، همین قدر که گوید: موجود باش، بى‌درنگ موجود مى‌شود.

 

(4) وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها ... (سوره مبارکه هود / آیه 6)

و هیچ جنبنده‌اى در زمین نیست، مگر آنکه روزى او بر خداست و او قرارگاه دائمى و جایگاه موقّت او را مى‌داند. ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۲۴
ارغوان ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی